نگهداشت زبان زیبای فارسی – قسمت سیزدهم 

قسمت قبلی این مطلب را در اینجا بخوانید

دکتر محمدرضا رخشانفر – ونکوور

در این شماره مى‌خواهیم بحث خود را در روابط واژه‌ها، ترکیبات و مفاهیمشان و کار لغت‌نامه‌ها به پیش ببریم. 

هم‌آوایى، هم‌معنایى و چندمعنایى – دو کلمه وقتى هم‌آوا (homophonous) هستند که تلفظشان یکسان اما نوشتارشان متفاوت باشد، مانند: خوار و خار؛ خورده و خرده؛ خواست و خاست (بلند شد)، روزى ز سر سنگ عقابى به هوا خاست؛ رازى و راضى؛ مأمور و معمور (آباد و پربرکت)؛ قضا و غذا. گاه ممکن است یک واژهٔ فارسى با یک واژهٔ عربى هم‌آوا و هم‌نویسه شود و براى بعضى مردم یکى تصور شود، مانند شهر فارسى و شهر عربى به‌معناى یک ماه تقویمی. به واژه‌هایی که مشکل دوگانگى دارند یعنی با املاى یکسان نوشته مى‌شوند ولى در تلفظ و معنى متفاوت‌اند، هم‌نویسه (homographs) مى‌گوییم. این‌ها بیشتر از عربى وارد شده‌اند، مانند: اَعمال و اِعمال؛ اَخبار و اِخبار مثل زنگ اِخبار؛ اَحیاء (زندگان) و اِحیاء (زنده‌نگهداشتن) مانند شب‌هاى اِحیاء؛ اَشکال و اِشکال؛ سَبک و سَبُک ؛ مِلک، مُلک، مَلِک (پادشاه)، مَلَک (فرشته). بهتر است با گذاشتن زیر، زبر و پیش خواندن این‌گونه هم‌نویسه‌ها را ایمن نماییم. البته ساختار جمله و سیاق سخن، که با‌هم‌آیى نام دارد، معنى را آشکار مى‌سازد. ما دربارهٔ «باهم‌آیى» در همین گفتار صحبت خواهیم کرد. 

جناس و صنایع ادبى – زبان زیباى فارسى از واژه‌هایى که گفت و نوشتشان یکسان ولى معناشان متفاوت است، بهره گرفته است. و این صنعت «جناس» نام دارد. به کلمهٔ «گور» دربارهٔ بهرام گور در شعر دوم رباعى توجه کنید: بهرام که گور مى‌گرفتى همه عمر / دیدى که چگونه گور بهرام گرفت؟ گور اول گورخر و گور دوم «قبر» است. و این جناس کامل است. مثالى دیگر: بودم آن روز من از طایفهٔ دُردکشان / که نه از تاک نشان بود و نه از تاک‌نشان، (تاک‌نشان یعنی کسى که مو یا درخت انگور مى‌کارد). اما حال در این شعر، شوخى با کلمهٔ خرند صورت گرفته است، که خود یک صنعت ادبى محسوب می‌شود: مردانه دوختیم و کس از ما نمى‌خرد / رو رو زنانه دوز که مردان ما خرند. خرند با تکیهٔ صوتى متفاوت، یکى به‌معناى «بخرند» و دیگرى به‌معناى «خر هستند» مى‌شود. در هر حال، هم‌آوایى و به‌کارگیرى صنایع آن گستردگى چندانى ندارد. 

باهم‌آیى یا کنارهم‌آیى (collocation) – تمام کلماتى که هم‌نویسه و داراى مفاهیم مختلف‌اند، وقتى در کنار کلمات و ترکیب‌هاى دیگر قرار مى‌گیرند، فقط یکى از معانى‌شان به‌کار گرفته مى‌شود. همچنین پاره‌اى از اسم‌ها، صفت‌ها یا فعل‌هاى پایانى فارسى تنها با بعضى از واژه‌ها به‌کار می‌روند، یعنى باهم‌آیى دارند. به این جمله توجه کنید: هر چقدر راه رفتم نشانى از او نیافتم. ما به‌جاى رفتم چه فعل دیگرى مى‌توانیم بگذاریم؟ یکى پیمودم، و دیگرى طى کردم (فعلاً موضوع سبک را مطرح نمى‌کنیم). مى‌گوییم این دو فعل مى‌توانند جایگزین رفتم شوند و با دیگر کلمات جمله با‌هم‌آیى داشته باشند. همچنین است جایگزینى کلمه نیافتم که مى‌توانیم به‌جایش «پیدا نکردم» یا «ندیدم» بگذاریم. لیکن نمى‌توانیم بگوییم: هرچقدر راه رفتم نشانى از او نشنیدم. زیرا با کلمات دیگر جمله با‌هم‌آیى ندارد. 

هم‌معنایى (synonymy) – دو کلمه یا بیشتر وقتی هم‌معنا هستند، می‌توانند از سى چهل درصد تا هفتاد هشتاد درصد به جاى یکدیگر بنشینند، به‌شرط آنکه باهم‌آیى را در بافت کلام کنار واژه‌هاى دیگر داشته باشند. این‌گونه کلمات را واژه‌هاى مترادف نیز مى‌گویند و فراوان‌اند. قسمت هم‌پوشى آن‌ها را با دو دایره روى هم نشان می‌دهند. این‌گونه کلمات مى‌توانند عربى-فارسى، فارسى-فارسى یا عربى-عربى باشند که با واو به هم عطف مى‌شوند، مانند: ترس و بیم، پهن و عریض، غم و غصه، دراز و طویل، شاد و خرسند، درست و صحیح، سرقت و دزدى، شتاب و عجله، گود و عمیق، خر، الاغ و حمار و صدها کلمات دیگر. کاربرد هم‌معنى‌ها به دو عامل سبک و بسامد نیز بستگى دارد. مثلاً در تهى و خالى، تهى سبک متفاوتى دارد: تهیدستان قسمت را چه سود از رهبر کامل؟ / که خضر از آب حَیوان تشنه می‌آرد سکندر را. و مثالى براى «باهم‌آیى» در گود و عمیق. چنین است: مى‌گوییم چالهٔ گود یا عمیق؛ رودخانهٔ گود یا عمیق، اما در معناى مجازى گود مى‌گوییم: چشمانش گود افتاده است، ولى نمی‌توانیم بگوییم چشمانش عمیق افتاده است. واژهٔ ماشین و خودرو هم‌معنا هستند. در محاوره مى‌گوییم ماشینت را اینجا پارک نکن، اما نمى‌گوییم، خودروت را اینجا پارک نکن. خودرو و ماشین در بافت‌هاى دیگر کلام با‌هم‌آیى دارند. ما دو واژه که صددرصد هم‌معنى باشند نداریم، زیرا طبق اصل «صرفه‌جویى» یکى از آن دو از دور خارج می‌شود. با این وجود، دو کلمه در انگلیسى یافته‌ایم که لغت‌نامه‌ها نیز آن دو را هم‌معناى کامل گفته‌اند: یکى chiropodist و اسم آن chiropody و دیگرى podiatrist و اسم آن podiatry؛ هر دو به یک معنى‌اند: پزشک معالج پا و دست و علم معالجه آن‌ها. اما اولى به‌خصوص در بریتانیا و دومى بیشتر در آمریکاى شمالى به‌کار مى‌رود و همین اختلاف خود براى یکسان‌نبودن کافى به‌نظر مى‌رسد. نکتهٔ قابل‌توجه دیگر، واژه‌هایى‌اند که در دو زبان هم‌نویسه‌اند، اما تلفظ و معناى متفاوتى یافته‌اند، مانند mercy كه از merci فرانسه گرفته شده و معادل «متشکرم» است، ولی در انگلیسى به‌معنى درخواست ترحم است. واژهٔ دیگر chance فرانسه که «شانس» گفته مى‌شود و در انگلیسى به‌معنى فرصت و امکان وقوع است. مثالى دیگر براى باهم‌آیى واژه‌ها در تفاوت زبان‌ها بهره‌گیرى از صفات است. در فارسى مى‌توانیم صفت «شور» را براى اشک بیاوریم و بگوییم: اشک شور، اما در انگلیسى صفت «تلخ» (bitter) با اشک هم‌کنارى دارد نه «شور». She would shed bitter tears: او اشک تلخ مى‌ریخت. همچنین است اصطلاحات مختلف در زبان‌ها که به‌ندرت برابرى دارند. 

اینک به دو سه نکته و چند خطا توجه کنید. تکرار بعضى موارد تکرار مُمل نیست. نگوییم و ننویسیم سلام عرض می‌کنم، چون «سلام» خطابى است. بگوییم سلام، السلام، سلامٌ علیکم، السلام علیکم، درود بر شما یا درود. در شروع نامه «با عرض سلام» ایرادى ندارد. همچنین هنگام سخنرانى نگوییم دوستان یا عزیزان، به شما خسته نباشید می‌گویم. «به شما» و «می‌گویمِ» آن را برداریم، درست مى‌شود. بگوییم خسته نباشید، دوستان. در هم نویسه‌ها نشانه‌گذارى را رعایت نماییم تا از یکدیگر مشخص شوند. مثلِ سِقط و سَقَط، کُهنه و کَهَنه (جمع کاهن). از خانم گوینده‌اى در تلویزیون شنیدیم که پس از پخش ترانه‌اى گفت «امیدوارم خوشتان آمد.» او هنوز ماضى التزامى را یاد نگرفته بود. او باید مى‌گفت «امیدوارم خوشتان آمده باشد.» این‌قدر از کلمهٔ اولیه که نابجا به‌کار گرفته مى‌شود، استفاده نکنیم. ننویسیم ویرایش اولیهٔ مقاله هنوز انجام نشده. بگوییم ویرایش اول یا اولین ویرایش یا ویرایش نخست مقاله… نگوییم چرا جریمهٔ اولیه را نپرداختى؟ بگوییم چرا جریمهٔ اول را یا اولین جریمه را… ننویسیم از گزارش اولیهٔ او چیزى دستگیرم نشد. بنویسیم از گزارش اول او… ما نمى‌دانیم چرا اینان این‌قدر فارسى را زشت مى‌کنند؟ و آوردن «را» در پایان جملهٔ وابسته یا پیرو، گناهی نابخشودنى است. ننویسیم ما دوباره همان رفتارهایى که بارها در ایران دیده شده است را در اینجا مشاهده مى‌کنیم. باید چنین بگوییم: ما دوباره همان رفتارهایى را که بار‌ها در ایران دیده شده است، در اینجا مشاهده مى‌کنیم. امید است که همهٔ نویسندگان گفتار ما را بخوانند.

خوانندگان عزیز اگر نظر یا سؤالی دارند، لطفاً به آدرس m.rakhshanfar1@yahoo.com ایمیل بفرستند.

قسمت بعدی این مطلب را در اینجا بخوانید

نظرات

  • مرال

    بسیار خواندنی و آموزنده! سپاس‌گزارم از نویسنده عزیز و رسانه همیاری.

ارسال دیدگاه